یک داستان واقعی :
جراحی بر روی ویلچیر
معلولین بزرگترین اقلیت جهان هستند.بنا بر آمار سازمان جهانی بهداشت هم اکنون بیش از ۶۰۰ میلیون نفر از ساکنان جهان به علل مختلف جسمی، روانی و اجتماعی دچار ناتوانی و معلولیت هستند که ۸۰ درصد این افراد در کشورهای جهان سوم زندگی کرده و یک سوم آنان را کودکان تشکیل میدهند. آمارها نشان می دهد که از هر ۱۰ کودکی که در جهان متولد می شود یکی معلول به دنیا می آید و یا بعد به دلیل یک اتفاق، معلول می شود.
پس نتیجه می گیریم که معلولیت برای همه افراد یک جامعه یک شانس برابر است و هیچکس هم از آینده خود با خبر نیست .
اما مهم اینست که بدانیم با معلولیت زندگی به پایان نمیرسد .معلولیت فقط اندکی محدودیت است و حتی من معتقدم که با تفکر درست و منطقی می توانیم بر همین اندک محدودیت غلبه کنیم . فقط باید بخواهیم و اراده کنیم .
براستی که خواستن ، توانستن است
خواستنی از صمیم قلب ، خواستنی واقعی به همراه تلاش و کوشش و پشتکار . خواندن زندگینامه و یا خاطرات افراد موفق می تواند تلنگری باشد برای همه کسانی که داشته ها و تواناییهای خود را نادیده می گیرند و در اصل می توانند اما نمی خواهند یا شاید هم نمی دانند که چگونه ...
داستان زندگی پیتر گالپین را تقدیم می کنم به همه دوستان خوب و عزیزم . امیدوارم که همگی ما از تجربیات خوب دیگران درس بگیریم و در زندگی شخصی خودمان بکار گیریم .
جراحی بر روی ویلچر
پیتر گالپین در دوران جوانی هدفی بزرگی در سر داشت ، آرزویش این بود که یک جراح موفق شود ، ولی گالپین در اوج جنگ ویتتام زمانی که دوران کالج خود را طی میکرد ، به فکر این افتاد که داوطلب خدمت سربازی شود. وی در زمان جنگ به عنوان یکی از اعضای نیروهای ویژه در رسته پزشکی خدمت میکرد و طی سال 1976 یکی از سربازانی بود که در مراقبت پزشکی از 75 هزار مجروح جنگی نقش داشت.
"هدفم این بود که که به دانشکده پزشکی بروم و بعد مجددا به نیروهای ویژه به عنوان یک جراح بازگردم."
اما ناگهان حادثهای غیر قابل باور رخ داد :جنگ تمام شد و گالپین به میهن برگشت و شروع به مطالعه دروس کالج کرد ، یکی از روزها که به منزل میرفت تا خود را برای امتحان فیزیک روز بعد آماده کند ، یک راننده مست ، با موتورسیکلتاش تصادف کرد. این تصادف باعث شکستگی دست و پا و بدتر از آن فلج شدن پاهایش شد. او دیگر نمی توانست راه برود.
"وقتی فهمیدم دبگر نمی توانم راه بروم ، متوجه شدم که دیگر نمی توانم به نیروهای ویژه بروم ولی این مطلب به معنی آن نبود که دیگر نمیتوانم جراح بشوم."
8 ماه طول کشید تا گالپین جوان دوران نقاهت و بازتوانیاش را طی کند ، سپس وی توانست دوران کالج را تمام کند و در دانشکده پزشکی نامنویسی کند.
دکتر گالپین قبل از اینکه دوران جراحیاش را آغاز کند ، برای اینکه بتواند کارایی لازم را در اتاق عمل داشته باشد ، به یک شرکت سفارش داد که ویلچرش را طوری تغییر دهد که بتواند به آسانی در اتاق عمل حرکت کند. وی میگوید که در رقابت با پزشکان دیگر مجبور بوده به نوعی خود را ثابت کند و نشان دهد که از لحاظ عملکرد چیزی از آنها کم ندارد ، وی مجبور بود به همان استانداردهایی را که همکارانش داشتهاند ، برسد.
حالا ، در 55 سالگی گالپین به آرزوهایش رسیده است ، 14 سال است گه دکتر گالپین یک جراح موفق و معتبر در جزیره مایی Maui- یکی از جزایر هاوائی- است. وی همچنین تنها متخصص جراحی دست جزیره است.
اوایل همین ماه دکتر گالپین با موفقیت توریستی که را که دچار آسیب در پی حمله یک کوسه شده بود و در دست و پاییش زخمهای بزرگی داشت ، عمل کرد و حالا بیمارش میتواند از دستهایش استفاده کند.
گالپین با صندلی چرخدارش ، به آسانی در بیمارستان حرکت میکند ، گاهی در راهروها وقتی پزشک یا پرستاری جلویش قرار میگیرد ، سرعتش را کم میکند ، در اتاق عمل گالپین راهش را از بین میزها و پرسنل اتاق عمل به سرعت و با کارایی پیدا میکند.
زندگی دکتر گالپین الهامبخش بسیاری از افراد شده است و اخیرا مورد توجه وزارت بهداشت آمریکا و سرویسهای بشردوستانه شده است. ماه گذشته وزارت بهداشت آمریکا ، یکی از برترین جوایزش را برای گرامیداشت سعی و تلاش دگتر گالپین به وی اهدا کرد.
وی می گوید : "همه کاری که من میکنم این است که صبحها از خواب بیدار شوم و سعی کنم که به مردم کمک کنم. مردمی که سزاوار این جایزه هستند کسانی هستند که به من اجازه می دهند ، بختم را آزمایش کنم و من را به جایی که اکنون هستم ، رساندهاند."
معلولیت دکتر گالپین باعث نشده که او از هیچ یک از کارهایش دست بردارد ، وی داوطلب خدمات پزشکی در افغانستان و لائوس شده است ، همچنان به ورزش ادامه میدهد و حتی توانسته است در حد ملی خود را در وزنهبرداری معلولان مطرح کند.
هنگامی که دکتر گالپین در میامی مشغول طی کردن دوران جراحیاش بود ، وی و همسرش داوطلب یک برنامه آزمایشی مداوای افراد فلج شدند که منجر به تولد دوقلوهای این زوج شد : یک پسر و یک دختر.
در واقع نینا همسر دکتر گالپین دومین زنی در جهان است که از یک معلول دچار فلج پاها صاحب فرزند شده است و اولین زنی است که صاحب یک دوقلو شده است.
ولی دکتر گالپین تنها به نقشش به عنوان یک پزشک جراح افتخار نمیکند:
"افتخار میکنم که یک پدر خوب ، رئیس گروه پسرانه پیشآهنگی و مربی یک تیم کوچک محلی هستم."